آشنایی با 13 اثر معروف پل سزان

در سالهای آخر قرن نوزدهم میلادی، جنبش پست امپرسیونیسم در فرانسه شکل گرفت. «وینسنت ونگوگ» و «پل سزان»، نقاش سرشناس فرانسوی، از پیشگامان این جریان بزرگ هنری بودند که مشخصه اصلی آن، شیوه خاص در به کارگیری ضربات قلممو، نگرشی نوآورانه به مناظر و استفاده از رنگهای درخشان و زنده بود. سزان از تأثیرگذارترین چهرههای تاریخ نقاشی مدرن بهشمار میرود و الهامبخش بسیاری از هنرمندان زمان خود بوده است.
علاوه بر جایگاهی که «سزان» به عنوان یکی از چهرههای تاثیرگذار پست امپرسیونیسم داشت، از او به عنوان بنیانگذار «فوویسم» و پیشگام «کوبیسم» نیز یاد میشود. با در نظر گرفتن نقش اساسی او در این سبکهای جدید و خلاقانه، نامش در زمره تأثیرگذارترین شخصیتهای هنر مدرن ثبت شده است.
سزان هنرمندی بود که به باور او، طبیعت، اشیا و انسانها همگی بخشی از یک جهان مادی واحد هستند که میتوان با استفاده از رنگ، آن را از نو آفرید. در این مقاله، به بررسی زندگی و سبک هنری پل سزان و همچنین معرفی برخی از معروفترین آثار او خواهیم پرداخت.
زندگینامه پل سزان
پل سزان (۱۸۳۹–۱۹۰۶ میلادی) نقاش فرانسوی در جنبش پست امپرسیونیسم بود. با اینکه در دوران زندگیاش برای کسب شهرت با دشواریهای بسیاری روبرو شد و اغلب نسبت به آثار خود اطمینان چندانی نداشت، اما سبک هنری خاص او، استفاده از نور و رنگ، و علاقهاش به فرمهای هندسی غیر رئال، تأثیر زیادی بر نسل بعدی هنرمندانی مثل هانری ماتیس (۱۸۶۹–۱۹۵۴ میلادی) و پابلو پیکاسو (۱۸۸۱–۱۹۷۳ میلادی) گذاشت.
سزان نمونهای از هنرمندی بود که با سختیهای زیادی مواجه شد. او قادر نبود آثارش را در نمایشگاههای رسمی آن زمان ارائه دهد و همواره مورد انتقادهای تند منتقدان هنری قرار میگرفت. با این حال، هدف او ثبت جوهره و ساختار اصلی طبیعت بود و تنها در سالهای پایانی عمرش مورد پذیرش قرار گرفت. او آثاری هنرمندانه، سرشار از هویت و رنگهایی خلق میکرد که تا آن زمان مشابهی نداشتند.
در مجموع، سزان در تمام دوران فعالیت هنری خود فردی کمحرف بود و به همین دلیل اغلب در میان دیگر هنرمندان بیگانه بود؛ با این وجود، در سالهای پایانی زندگیاش به شهرت زیادی رسید و مورد توجه قرار گرفت.
سبک هنری پل سزان چه بود؟
سزان خیلی زود به شیوهای منحصر به فرد خود در زندگی و نقاشی دست یافت. این نقاش جوان مصمم بود که خود را به عنوان فردی روستایی با سوادی اندک نشان دهد تا از تأثیرگذاری هنرمندان با تجربه و صاحب سبک بر مسیر هنری موردنظرش جلوگیری کند. با اینحال، پل سزان از محیط پیرامون خود الهام گرفت و تأثیر پذیرفت. بسیاری از موزهها و کلیساهای اکس-آن، پر از نقاشیهای متعلق به دوران باروک با مفاهیم مذهبی و فضایی تاریک بودند.
سزان از شکوه هنر دوران رنسانس این فضاها که دارای جلوهای نمایشی، پسزمینههایی تیره و رنگهایی با کنتراست بالا بود، تأثیر زیادی پذیرفت. یکی دیگر از منابع الهام او، اوژن دلاکروا (۱۷۹۸–۱۸۶۳)، هنرمند بزرگ مکتب رمانتیسیسم بود.
در سال ۱۸۶۰، سزان سبک خود را couillard (جسورانه، نترس) نامگذاری کرد و تلاش داشت که نقاشیهایش فراتر از سوژههای تصویری، بازتابی از شخصیت او نیز باشند. آثار این دوره از او، به وضوح دارای فضایی شهوانی و پرهیجان هستند. از نظر فنی نیز، نحوه استفاده او از رنگ به اندازه موضوع نقاشی پرقدرت بود. سزان لایههای ضخیمی از رنگ را با کاردک مستقیماً روی بوم قرار میداد و با این روش، حالتی زنده و پرانرژی به نقاشیهایش میبخشید.
امپرسیونیسم پل سزان
در ژوئن ۱۸۷۲، پل سزان به دعوت کامی پیسارو، به همراه خانوادهاش به پونتوآ در دره رود اوآ (Oise River) نقل مکان کرد. در آنجا، با جدیت تمام به مطالعه نظریهها و شیوه امپرسیونیسم تحت آموزش پیسارو پرداخت. از میان تمامی دوستانش، تنها پیسارو آنقدر شکیبا بود که با وجود خلقوخوی خاص سزان، به او آموزش دهد. در طول سال ۱۸۷۴، این دو نقاش به طور متناوب همراه یکدیگر به حومه شهر میرفتند و بومهایشان را در فضای باز برپا میکردند تا به نقاشی در طبیعت بپردازند؛ روشی که در آن زمان هنوز رویکردی غیرمتعارف بهشمار میرفت.
از این مقطع به بعد، سزان به طور کامل خود را وقف به تصویر کشیدن منظرهها، نقاشیهای طبیعت بیجان و بعدها پرتره کرد. پیسارو او را تشویق کرد تا از رنگهای روشنتر در نقاشیهایش استفاده کند و اهمیت ضربات قلمو کوتاه را به او نشان داد؛ روشی که به عنوان یکی از ویژگیهای امپرسیونیسم شناخته میشود. سزان نیز این شیوه را در آثار بعدی خود به کار گرفت، اما با رویکردی متفاوت. حتی در همان زمان که تحت تأثیر پیسارو کار میکرد، نقاشیهایی کشید که تفاوت دیدگاههای او را کاملاً و به وضوح نشان میداد.
هدف سزان کاملاً از امپرسیونیستها متمایز بود؛ اگر چه او از تکنیکهای آنها استفاده میکرد، اما برخلاف آنها که بر تأثیر نور بر اشیا تأکید داشتند، او در پی کشف ساختارهای نهفته در دل اشیایی بود که به تصویر میکشید.

آثار معروف پل سزان
همانطور که گفتیم پل سزان با آثار منحصر به فرد و سبک هنری خاص خود تاثیر فراوانی در هنر مدرن داشته است. در ادامه شماری از خاصترین و معروفترین آثار وی را معرفی خواهیم کرد.
1. چهره گوستاو ژفروی
«گوستاو ژفروی» منتقد هنری بود که به آثار سزان علاقه داشت و آنها را مورد ستایش قرار میداد. در بهار سال ۱۸۹۵، سزان به نشانه قدردانی از او پیشنهاد داد که تصویرش را نقاشی کند. او تا لحظات پایانی از تکمیل چهره و دستها خودداری کرد و در نهایت، آنها را ناتمام گذاشته و اثر را در همین وضعیت ارائه داد.
پیکره ژفروی در درون یک مثلث قدرتمند در مرکز تابلو جای گرفته است. فضای اطراف؛ شامل کتابها، جوهردان، شاخه گل رز و مجسمه، بدون هیچ پیچیدگی، علایق و فعالیتهای سوژه را برای بیننده آشکار میسازند.
2. مردی که پیپ میکشد
«پل سزان» سه نسخه از «پائولین پائولت» را در حال کشیدن پیپ و تکیه دادن به آرنجش به تصویر کشیده است. او حالتی آرام و استوار به سوژه بخشیده، بدون اینکه ژستی نمایشی یا احساسی اغراقآمیز به او بدهد؛ همین سادگی، جذابیت ویژهای به چهره سوژه میبخشد. در پسزمینه، یک ترکیب کوچک از اجسام بیجان شامل چند میوه و دو بطری به چشم میخورد. سوژه، کلاهش را کمی به عقب رانده و لباس او با طیفی از رنگهای خاکستری نقاشی شده است.
3. پسر و جلیقه قرمز
«پل سزان» چهار نقاشی رنگ روغن از پسر ایتالیایی با جلیقه قرمز و در حالتهای مختلف کشید. یکی از این آثار در فوریه ۲۰۰۸ از یک بنیاد «E.G. Bührle» در زوریخ دزدیده شد. این نقاشی که ارزش آن ۹۱ میلیون دلار بود، گرانترین اثر آن موزه به شمار میرفت. خوشبختانه، این اثر در آوریل ۲۰۱۲ در صربستان یافت شد.
4. مادام سزان در صندلی دستهدار قرمز
همسر «پل سزان» سوژه اصلی بسیاری از پرترههای او بود و او تقریباً ۳۰ نقاشی از او کشید. این اثر که یکی از اولین پرترههای سزان محسوب میشود، رویکردی تازه در هنر مدرن را در آثار او نشان میدهد. سزان چنین گفته بود: «میخواهم از امپرسیونیسم در هنر چیزی بسازم که همانند هنر موزهها قدرتمند باشد.»
5. زن سالمند و رزاری
براساس گفتههای «خواکیم گاشه»، شاعر و نویسنده، سوژه این نقاشی راهبهای بود که پس از ترک صومعه دچار سرگردانی شده بود. قبل از آن که «پل سزان» او را به عنوان خدمتکار در خانه خود استخدام کند، در شرایطی دشوار به سر میبرد. گاشه این اثر را در سال ۱۸۹۶ در خانه خانوادگی سزان یافت و آن را یکی از آثار قابل توجه او دانست.
6. بازیکنان کارت
یکی از مجموعههای مهم در آثار «پل سزان»، مجموعهای پنجتایی از نقاشیهاست که تحت عنوان «ورقبازان» یا «کارتبازان» میباشد. این مجموعه در حوالی سال ۱۸۹۰ کشیده شد که همه نقاشیها حول یک موضوع مشترک، یعنی بازی کارت، میچرخند. با این حال، هر یک از این تابلوها از نظر تعداد افراد، چیدمان بازی و سبک اجرایی با دیگری متفاوت است.
در این آثار، اندازه شخصیتها، تعداد بازیکنان و حتی نحوه چیدمان کارتها در نسخههای مختلف تغییر کرده است. «سزان» پیش از شروع به خلق این مجموعه، چندین نقاشی و مطالعه انجام داده بود. در همه این نقاشیها، مردانی را میبینیم که نشستهاند و تمام تمرکزشان روی کارتهای کوچک مقابلشان است. این حالت سکوت و تمرکز دقیق، یادآور شیوه کار خود «سزان» است که بیشتر از هر چیز دیگری، توجهش را به بوم نقاشی معطوف میکرد.
به احتمال زیاد، سزان از نقاشیهای ژانر قرن ۱۷ الهام گرفته بود و شاید نقاشیهای برادران «Le Nain» را که در موزه «Aix» به نمایش گذاشته شده بودند، دیده و از آنها تاثیر گرفته باشد.
7. حمام کنندگان
اثر نقاشی او با عنوان “حمامکنندگان” (Bathers) که در سالهای 1874-1875 به تصویر کشیده شد، یکی از نخستین آثار او با این مضمون است که در آن، شیوهای جدید و مقیاس توسعهیافتهای را میتوان مشاهده کرد، شیوهای که در آثار بعدیاش نیز تکرار میشود.
فضای این نقاشی حس تابش و نور فضای باز را دارد، در حالی که شکلهای انسانی، که از تخیلات هنرمند الهام گرفته شدهاند، به طور طبیعی با محیط پیرامون خود هماهنگ شدهاند. نکته قابل توجه این است که سزان به ندرت به کشیدن نقاشیهایی از انسانهای برهنه واقعی میپرداخت.
8. طبیعت بیجان با کوزه و میوهها
پل سزان در پرترههای طبیعت بیجان خود از اواسط دهه 1870، از استفاده از رنگهای ضخیم که سطوح را میپوشاند، دست کشید و به جنبههای فنی شکل و رنگ توجه کرد. او آزمایشهایی با تغییرات تدریجی رنگها و استفاده از “ضرب قلم ساختاری” به منظور ایجاد بُعد در آثارش آغاز کرد.
یکی از این آثار، «طبیعت بیجان با کوزه و میوهها» که حدود سال 1877 به تصویر کشیده شده است، نشان میدهد که سزان از تضادهای شدید نور و سایهای که در آثار اولیهاش مشاهده میشد، عبور کرده و به سیستمی جدید و خالص از مقیاسهای رنگی رسیده است که به طور هماهنگ در کنار هم قرار میگیرند. در این اثر، نوع نورپردازی مشابه سبک امپرسیونیسم است، اما در عین حال، نشانههایی از ترکیبات رنگ جدید نیز قابل مشاهده است.
9. هرم جمجمه ها
پل سزان، هرچند خود از این موضوع بیاطلاع بود، اما زمانی که این ترکیب از جمجمهها را نقاشی کرد، تنها پنج سال دیگر زنده بود. با اینحال، در سالهای پایانی زندگی، ذهنش بهشدت درگیر مفهوم مرگ شده بود.
پیش از آنکه در سال ۱۹۰۶ بر اثر ذاتالریه از دنیا برود، چندین نقاشی طبیعت بیجان از جمجمهها، هم با رنگ روغن و هم با آبرنگ کشید. سزان در این اثر، سه جمجمه را طوری کنار هم قرار داده که شکلی شبیه هرم ایجاد کردهاند. پسزمینه تاریک، ممکن است یادآور رنگهای تیره و فضای دراماتیک آثار اولیهاش باشد.
10.ذوب شدن برف
این نقاشی رنگ روغن روی بوم، در سال ۱۸۷۱ به وسیله سزان به تصویر کشیده شد و منظرهای از حومه L’Estaque، روستایی کوچک در نزدیکی مارسی، را نشان میدهد. در تصویر، تپهای شیبدار با برفهای آب شده در زیر آسمانی ابری و تیره دیده میشود.
رنگهای به کار رفته در این اثر بسیار تیرهاند و ضربات سریع و پرقدرت قلمو، حس پویایی و خشونت خاصی به صحنه بخشیده است. به جز سقفهای سرخ و سبزی درختان در پسزمینه، سایر رنگها تیره و گرفتهاند. ترکیب سفید، خاکستری و مشکی در این نقاشی، بیشتر برای ایجاد تأثیر احساسی در مخاطب استفاده شده است.
11.ظرف سیب
نقاشی «ظرف سیب» در سال ۱۸۷۶ توسط پل سزان کشیده شده است. این اثر یکی از نمونههای جذاب از نقاشیهای طبیعت بیجان اوست که در آن، سزان به فرم، رنگ و نور پرداخته است.
در این نقاشی، او با قرار دادن سیبها درون یک ظرف، به بررسی عمق و حجم پرداخته است. با استفاده از رنگهای زنده و ضربههای قوی قلمو، به اشیا بُعد و وزن بخشیده است. این روش، نشاندهنده علاقه سزان به عبور از امپرسیونیسم و ایجاد مسیری تازه در هنر مدرن است.
12.کوه سنت ویکتوار
نقاشی «کوه سنت ویکتور» یکی از آثار معروف پل سزان است که در سال ۱۸۸۸ خلق شد. این تابلو، تصویری از کوه سنت-ویکتور در نزدیکی اکس آن پرووانس، در جنوب فرانسه را به نمایش میگذارد. سزان در طول زندگی خود، حدوداً ۶۰ مرتبه این کوه را در شرایط و زمانهای مختلف نقاشی کرد.
در این اثر، او با استفاده از رنگهای غنی و ضربههای مشخص قلمو، به فرم و ساختار طبیعت پرداخته است. این نقاشی مرحلهای مهم در گذار سزان از امپرسیونیسم به هنر مدرن محسوب میشود و تأثیر زیادی بر جنبشهای هنری بعد از او، به ویژه کوبیسم، داشته است.
13.قاتل
«قاتل» یکی از شاخصترین نقاشیهای متعلق به «دوره تاریک» پل سزان است، که بسیاری آن را سرآغاز اکسپرسیونیسم مدرن میدانند. این اثر، که اکنون در گالری هنری واکر در لیورپول نگهداری میشود، بازتابی از “دوره تاریک” سزان در دهه ۱۸۶۰ است.
در این نقاشی، دو چهره به تصویر کشیده شدهاند که در حال حمله به فردی روی زمین هستند. قربانی روی زمین افتاده و دستانش را باز کرده است. یکی از مهاجمان پشت به بیننده قرار گرفته و دستش را بالا برده، انگار که قصد دارد ضربه دیگری وارد کند، در حالی که دیگری با هر دو دست، قربانی را به زمین فشار میدهد. در این دوره، سزان در ترکیببندیهای خود از رنگهای سنگین و تیره استفاده میکرد و فضای آثارش حالتی پرتنش و خشونتآمیز داشت.

پل سزان به چه چیزی معروف است؟
همانطور که گفتیم پل سزان هنرمند پست امپرسیونیسم فرانسوی است که به خاطر رویکرد خاصش در نشان دادن ساختار اصلی موضوعات از طریق فرمهای هندسی و استفاده از رنگها برای ایجاد عمق و پرسپکتیو معروف شد.
او با افزودن تکنیکهایی به سبک امپرسیونیسم، به خصوص در استفاده از رنگ و فرم، توانست سبکی تازه ایجاد کند و به همین دلیل به عنوان “پدر” هنر مدرن شناخته میشود. پست امپرسیونیسم در تلاش بود تا به تثبیت ویژگیهای بنیادی و اصلی موضوعات بپردازد و از رنگها و فرمهای هندسی برای نشان دادن فضای سه بعدی استفاده کند. پیکاسو و ماتیس هر دو از سزان به عنوان “پدر تمامی آنها” نام بردهاند.
سزان به خاطر جستجوی پیوسته برای یافتن راهحلهای جدید در مواجهه با مشکلات نمایش سوژهها در آثارش شناخته شده است. مناظر او، مانند Mont Sainte-Victoire (حدود 1902-1906)، که کیفیت ترکیب عمق فضا و طراحی مسطح را به نمایش میگذارند، نماد این رویکرد هستند. علاوه بر این، سزان به خاطر نقاشیهای طبیعت بیجان و پرترههایش، مانند نقاشی معروف مادام سزان در صندلی قرمز (که در حدود سال 1877 کشیده شد)، نیز معروف شده است.
تحلیل آثار پل سزان
پل سزان یکی از چهرههای تاثیرگذار در پستامپرسیونیسم بود که سبک خاص خود را به هنر معرفی کرد. تلاشهای او در سادهسازی هندسی و تفکیک نور باعث شد تا بسیاری از نقاشان قرن بیستم به سمت تجربههای جدید در طراحی و نمایشهای پیچیدهتر سوق پیدا کنند. تاثیر سزان چنان قوی بود که حتی پیکاسو و ماتیس او را “پدر همه ما” میدانند. در مطلبی جداگانه، به بررسی دقیقتر آثار سزان و تاثیر آنها بر هنر پس از او خواهیم پرداخت.
پس از آشنایی با پست امپرسیونیسم، سزان بیشتر تمرکز خود را روی نقاشی مناظر، طبیعت بیجان و سپس پرترهها گذاشت. پیسارو او را تشویق کرد که رنگها را روشنتر و زندهتر انتخاب کند و همچنین از تکنیک ضربههای قلم کوتاه استفاده کند، که این تکنیک مخصوص امپرسیونیستها بود و سزان این روش را به شیوهای متفاوت در آثارش به کار برد.
حتی در زمانی که تحت نظر پیسارو کار میکرد، سزان آثاری خلق کرد که نشاندهنده دیدگاههای متفاوت او از امپرسیونیسم بود. اگرچه او از تکنیکهای امپرسیونیستی استفاده میکرد، هدفش با آنها متفاوت بود. سزان بهجای تأکید بر تاثیرات نور و رنگ در دنیای بیرونی، بیشتر به جستجوی ساختار درونی و پنهان اشیای نقاشی شده میپرداخت.
کلام پایانی
به طور کلی، پل سزان نقاش مهمی در مکتب پست امپرسیونیسم بود که نقاشیهایش تأثیر زیادی بر بسیاری از جنبشهای هنری قرن بیستم، به ویژه کوبیسم، داشت. سزان بیشتر دوران زندگیاش از سوی مردم نادیده گرفته میشد و با تأکید بر اصالت خود نقاشی، بدون توجه به موضوع، معیارهای رایج نقاشی در قرن نوزدهم را به چالش کشید. اگرچه این هنرمند بزرگ تنها در سالهای پایانی زندگیاش توانست توجه منتقدان و جامعه هنری زمانه خود را جلب کند، اما پیش از آن، تلاشهای بیوقفهاش برای کشف لایههای پنهان تکنیک و هنر نقاشی همواره مورد تحسین همکارانش قرار میگرفت.
در این مقاله، به بررسی زندگی پل سزان، سبک هنری او و تعدادی از معروفترین آثارش پرداختیم و همچنین روشهای هنری و دلایل شهرت آثار او را مورد بررسی قرار دادیم. اگر به آثار هنری و نقاشیهای هنرمندان مختلف علاقه دارید، میتوانید از بخش گالری سایت جریان گالری بازدید کرده و اثر هنری دلخواه خود را از میان آثار مختلف موجود، انتخاب و سفارش دهید.