زندگینامه پل گوگن؛ سفرها و سبک متفاوت او در نقاشی مدرن

پل گوگن به عنوان یکی از برجستهترین نقاشان پست امپرسیونیسم در قرن نوزدهم زندگی پر ماجرایی داشته است. زندگی این نقاش در هنر او بازتاب داشته و باعث شده الهامبخش هنرمندان بسیاری باشد. این فرد نه تنها با رنگهای زنده و فرمهای ساده شده، سبک نوینی را در نقاشی پایهگذاری کرد؛ بلکه با زندگی شخصی پرفرازونشیب و انتخابهای غیرمعمولش در زندگی بر هنرمندان بسیاری تأثیر گذاشت. در این مقاله به زندگینامه پل گوگن خواهیم پرداخت.
بیوگرافی پل گوگن
پل گوگن در هفتم ژوئن ۱۸۴۸ در پاریس به دنیا آمد؛ اما در همان دوران کودکی به همراه خانواده راهی کشور پرو شد. در این مسیر پدر او درگذشت و مادر او به همراه چهار فرزندش راهی پرو شد اما پس از مدتی اقامت به فرانسه بازگشت.
گوگن در سن ۱۷ سالگی و در فرانسه دبیرستان را رها کرد و در ناوگان تجاری به کار مشغول شد و سپس به عنوان دلال بورس فعالیتاش را ادامه داد. در آن دوران او با زنی دانمارکی آشنا شد و در سال ۱۸۷۳ با او ازدواج کرد که نتیجه آن ۵ فرزند بود.
برای اولین بار علاقه هنری گوگن با دیدن کلکسیون هنری سرپرست خانواده آنها پس از مرگ مادرش؛ یعنی تاجری به نام «گوستاو آروسا» رقم خورد. پس از چندی او نقاشی آموخت و به جنبش معاصر و نوین امپرسیونیسم علاقهمند شد.
او در طی سالهای ۱۸۷۶ و ۱۸۸۱ آثار نقاشان امپرسیونیستی همچون کامی پیسارو، پل سزان و کلود مونه را جمعآوری کرد و در سال ۱۸۷۴ با بنیانگذار جنبش امپرسیونیسم پیسارو ملاقات نمود و فنون نقاشی را از او فرا گرفت.
او در سال ۱۸۸۲ با سقوط بازار بورس شغل خود را از دست داد و به سرگرمی مورد علاقهاش نقاشی پرداخت. پس از چندین سال و ناکامی از یافتن شغل در نزد دلالان هنر با خانواده به «روان» فرانسه نقل مکان کرد و به پادویی مشغول شد.
او در تلاش بود تا نقاشی را به شکل اختصاصی دنبال کند؛ اما با مخالفت خانواده همسرش روبرو شد و در نهایت در نیمه ۱۸۸۵ با پسر بزرگ خود به پاریس بازگشت.
در سال ۱۸۷۶ نمایشگاه «سالن» یکی از کارهای او را پذیرفت و به مرور و پس از آشنایی بیشتر با امپرسیونیستها توانست نقاشی خود را در کنار آثار هنرمندان معروف امپرسیون به نمایش بگذارد.
او در سال ۱۸۸۸ یکی از مشهورترین آثار خود یعنی «بصیرت پس از موعظه» را به تصویر کشید و یک سال بعد اثر معروف دیگرش «مسیح زرد» را خلق کرد.
او در سال ۱۸۹۱ به تاهیتی سفر کرد و در تلاش بود تا از ساختارهای مدرن جامعه اروپایی بگریزد. در همین زمان او با الهام از فرهنگ بومیان و نبوغ ذاتی خود آثار نوین و تازهای را خلق کرد. آثاری همچون مجسمه حکاکی شده «اُویری» (Oviri) در این دوران خلق شد.
در سال ۱۸۹۳ او به فرانسه بازگشت تا آثار خلق شده در تاهیتی را به نمایش بگذارد؛ هرچند نتوانست کارهای زیادی را به فروش برساند.
او در سال ۱۹۰۱ به جزایر دوردست مارکیز سفر کرد و در این دوران بود که وضعیت سلامتیاش رو به وخامت گذاشت. چندین حمله قلبی و بیماری سفلیس در این دوران او را بسیار آزرد تا اینکه در سوم ماه می ۱۹۰۳ در جزیره هیوا اوآ (Hiva Oa) تکوتنها و در حالی که در فقر به سر میبرد چشم از جهان فرو بست.

آثار هنری پل گوگن
در آثار هنری پل گوگن ترکیبی از رنگهای جسورانه، فرمهای سادهشده و مضامین نمادین دیده میشود که نقش مهمی در شکلگیری پست امپرسیونیسم داشتند. گوگن در دورههای مختلف زندگی خود و به خصوص پس از مهاجرت به تاهیتی و جزایر مارکیز آثاری منحصربهفرد را خلق کرد که الهام گرفته از فرهنگهای بومی، اسطورهها، دین و طبیعت استوایی بودند. از معروفترین آثار گوگن در طول زندگیاش باید به موارد زیر اشاره کرد:
از کجا آمدهایم، ما چه هستیم، به کجا میرویم
این اثر به عنوان شاهکار فلسفی گوگن شناخته میشود و چرخه زندگی انسان را از تولد تا مرگ بهصورت نمادین در قالب چهرههای بومی تاهیتیایی به تصویر میکشد.
مسیح زرد
در این اثر میتوان بازنمایی مسیح را در رنگ زرد و زمینهای روستایی دید. این اثر تلفیقی از مذهب با سبک شخصی گوگن است و نگاه مدرن به دین را نشان میدهد.
روح نظارهگر
در این نقاشی دختری بومی بر تخت دراز کشیده و سایهای تیره (روح) بر او نظارت دارد. این اثر با الهام از فرهنگ و باورهای محلی تاهیتی کشیده شده است.
کی ازدواج خواهی کرد؟
یکی از گرانترین آثار هنری دنیا این تابلوی نقاشی است که در آن دو زن تاهیتیایی با لباسهای محلی حضور دارند. این تابلو را نشانگر تفاوتهای فرهنگی و نگاه انتقادی به استعمار میدانند.
زنان تاهیتایی کنار ساحل
در این نقاشی دو زن بومی در ساحل ایستادهاند و ترکیب رنگهای گرم و ترکیببندی متقارن از ویژگیهای این تابلو است.
دو زن تاهیتایی
در این تابلوی نقاشی دو زن نیمهبرهنه، یکی با گل و دیگری با سبد میوه، نمادهای زنانه و باروری را در فرهنگ بومی نمایش میدهند.
بذر آریویی
این تابلو به نمایش باورهای مذهبی بومیان با تمرکز بر باروری و نقش زن در آیینهای سنتی تاهیتی میپردازد.
چشمانداز پس از خطبه
در این اثر زنی با الهام از انجیل، صحنهای تخیلی از کشتی گرفتن یعقوب با فرشته را پس از شنیدن خطبه در ذهن مجسم میکند.
زن با گل
این تابلو نقاشی پرترهای از زن تاهیتیایی با گلی در گوش است و نمایانگر تلفیقی از زیبایی طبیعی و آرامش زنانه به شمار میرود.
اسب سفید
در این اثر یک اسب در منظره استوایی دیده میشود و نمایانگر ارتباط گوگن با طبیعت وحشی و سادهگرایانه است.
روز خدا
این اثر به معرفی مفاهیم مذهبی و نمادین که ترکیبی از الهه بومی، رقص سنتی و چرخه زندگی است، میپردازد.
کوهستان مقدس
این تابلوی نقاشی منظرهای انتزاعی را با حس رازآلود نمایش میدهد و بازتابدهنده تقدس طبیعت در ذهن گوگن است.
هرگز دیگر
در این اثر زنی برهنه در کنار کلاغی که یادآور شعر «هرگز دیگر» ادگار آلن پو است، در فکر فرو رفته و ترکیبی از غم، تنهایی و مرگ را نمایش میدهد.
سلف پرتره با هاله و مار
در این تابلوی نقاشی میتوان تصویری نمادین از خود گوگن را به صورت چهره قدیسانه با مار تماشا کرد که تقابل درون هنرمند با خیر و شر را به تصویر میکشد.
کافه شبانه در آرل
این تابلوی نقاشی فضای داخلی یک کافه را نمایش میدهد.
درود بر مریم
این اثر نمایانگر ترکیب مذهب مسیحی با فضای بومی تاهیتی است و به نمایش مریم مقدس در پوششی محلی در حال عبور از رودخانه میپردازد.

ویژگی آثار گوگن
ویژگیهای آثار پل گوگن بهخوبی بازتابدهنده شخصیت جسور، تفکر فلسفی و دیدگاه انتقادی او نسبت به دنیای مدرن و سنتهای هنری غرب هستند. از جمله ویژگیهایی که در آثار او بسیار قابلتشخیصاند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
رنگهای جسورانه و غیرطبیعی
گوگن از رنگها نه برای بازنمایی واقعیت، بلکه برای بیان احساس، معنا و نماد استفاده میکرد.
فرمهای سادهشده و سبک بدویگرایانه
در آثار گوگن شکلها ساده، تخت و ابتدایی هستند تا حس بدویت، اصالت و ناب بودن القا شود.
استفاده از نمادگرایی (سمبولیسم)
در بسیاری از آثار او میتوان مفاهیمی چون تولد، مرگ، دین، عشق، گناه، و سرنوشت را در قالب نمادها و ترکیببندیهای استعاری مشاهده کرد.
تأثیر از فرهنگهای بومی و غیر غربی
در آثار گوگن میتوان تأثیر فرهنگهای بومی تاهیتی، پرو، بریتانی، و جزایر مارکیزی را به خوبی دید.
استفاده از خطوط ضخیم و مرزبندی واضح اشکال
در بسیاری از آثار او از خطوط پررنگ و مرزهای مشخص برای جدا کردن رنگها و بخشهای ترکیب استفاده شده است.
ترکیب دین و اسطوره با واقعیتهای روزمره
گوگن مفاهیم مذهبی را در بستری غیرمتعارف بازآفرینی میکرد.
فضایی از آرامش، تأمل یا اندوه
در آثار گوگن شخصیتها اغلب در سکوت، تأمل یا غم فرو رفتهاند؛ بیآنکه کنشی آشکار داشته باشند
پل گوگن و ونسان ونگوگ
گوگن و ونگوک در دهه ۱۸۸۰ با یکدیگر آشنا شدند. در آن زمان ونگوک رؤیای ایجاد «انجمن هنرمندان جنوب» را در سر داشت تا یک مکان مشترک برای زندگی و خلق هنر باشد. او از گوگن برای پیوستن به خود در شهر آرل در جنوب فرانسه دعوت کرد. گوگن در سال ۱۸۸۷ به آرل رفت و حدود دو ماه با ونگوک در «خانه زرد» معروف زندگی کرد. در این مدت آن دو به نقاشی میپرداختند؛ اما تفاوتهای شخصیتی و هنری رابطه آنها را بسیار پر تنش کرد.
در دسامبر ۱۸۸۸ بحران روانی ونگوک به اوج خود رسید و او در یکی از شبها پس از مشاجره شدید با گوگن گوش خود را برید. گوگن بلافاصله آرل را ترک کرد و دیگر هرگز پیش او باز نگشت. حاصل این اتفاق تلخ ساخت مجسمهای بود که در آن گوگن صورت خود را به شکل یک پارچ بازنمایی کرد. در این اثر گوگن سر بریده خود را در حالی که رگههای خون از آن بیرون میزند و یک گوشش بریده شده به نمایش گذاشته است.
گوگن و ادگار داگا
زمانی که گوگن در سالهای نخست ورود به دنیای هنر به عنوان دلال بورس کار میکرد به جمعآوری آثار نقاشان امپرسیونیسم بسیار علاقهمند بود. او آثار هنرمندان معروفی همچون مانه، مونه، پیسارو و دگا را جمعآوری میکرد و با آنها آشنا میشد.
دگا از جمله هنرمندانی بود که استعداد گوگن را در مراحل ابتدایی تشخیص داد و از او حمایت مالی و معنوی کرد. او همچنین چندین اثر از گوگن را خریداری کرد و در برخی نمایشگاههای مستقل آثار او را به نمایش گذاشت.
اگرچه رابطه این دو هنرمند همچون رابطه نزدیک گوگن و ونگوک نبود؛ اما دگا نقش مهمی در شکلگیری هویت اولیه گوگن به عنوان نقاش ایفا کرد. رابطه آنها نمونهای از تعاملات سازنده در جامعه هنری پاریس آن دوران به شمار میرفت.
مهاجرت پل گوگن
مهاجرتهای پل گوگن بخش بسیار مهمی از زندگی و مسیر هنری او بودند؛ زیرا این سفرها نه تنها زمینهساز تحول سبک نقاشیاش شدند، بلکه تأثیرات فرهنگی و فلسفی عمیقی بر آثارش گذاشتند. گوگن در طول زندگی خود چندین بار مهاجرت را تجربه کرد که این مهاجرتها از دوران کودکی او آغاز شد و در ادامه با سفر به تاهیتی به عنوان مهمترینشان ادامه یافت.
از مهاجرتهای تأثیرگذار زندگی گوگن مهاجرت او به تاهیتی در سال ۱۸۹۱ بود که تاثیر بسیاری را بر روی آثار او گذاشت. او پس از بازگشت موقت به فرانسه برای سالهای پایانی عمر به جزیرهای دورافتاده به نام هیوا اوآ در مجمعالجزایر مارکیزی مهاجرت کرد و در نهایت با زندگی وداع گفت.
سرانجام زندگی گوگن
سرانجام زندگی پل گوگن مانند بسیاری از هنرمندان بزرگ تاریخ، با رنج، انزوا و نادیدهگرفتهشدن در زمان حیات همراه بود؛ اما میراثی عظیم و ماندگار برای هنر مدرن بهجا گذاشت.
او سالهای پایانی عمر خود را در هیوا اوآ به سر برد و یک زندگی ساده را در کنار بومیان تجربه کرد. او با وجود مشکلات قلبی و بیماری سفلیس همچنان پرکار باقی ماند تا اینکه در نهایت در سن ۵۴ سالگی بدون آنکه در زمان زندگیاش شهرتی گسترده به دست آورده باشد جان خود را از دست داد.
اگرچه او در زمان حیات خود چندان شناخته شده نبود؛ اما پس از مدت کوتاهی مورد توجه هنرمندان و منتقدان نسل بعدی قرار گرفت و به عنوان یکی از پایهگذاران هنر مدرن جایگاهی برجسته یافت.
کلام پایانی
پل گوگن به عنوان یکی از برجستهترین نقاشان پست امپرسیونیستی زندگی پرماجرایی را تجربه کرد و آثار بسیار خاص و متفاوتی را آفرید. او توجه بسیاری به فرهنگهای بومی به خصوص فرهنگ تاهیتی داشت و آثار بسیاری در این زمینه خلق نمود.
با اینکه این هنرمند در دوره زندگی خود چندان شناخته شده نبود؛ اما پس از مرگ راهی نو و تازه را در مقابل هنرمندان بسیاری گشود تا هنر را به گسترههای متفاوتی هدایت کند.
درصورتیکه علاقه مند به آشنایی با زندگینامه پل گوگن
هستید می توانید مقاله های زیر را مطالعه نمایید:
سوالات متداول
پل گوگن یکی از مهمترین نقاشان جنبش پستامپرسیونیسم در قرن نوزدهم است که با سبک خاص خود، رنگهای جسورانه و الهام از فرهنگهای بومی، تأثیر عمیقی بر هنر مدرن گذاشت.
بر خلاف امپرسیونیستها که به بازنمایی لحظه و نور طبیعی علاقه داشتند، گوگن از رنگهای غیرواقعگرایانه، فرمهای ساده و نمادگرایی برای بیان احساس و مفهوم استفاده میکرد.
گوگن در جستجوی زندگی اصیل و دور از مدرنیته اروپایی، به تاهیتی مهاجرت کرد. فرهنگ، طبیعت و باورهای بومی این منطقه الهامبخش بسیاری از آثار برجسته او شد.
برخی از آثار برجسته او شامل «از کجا آمدهایم، ما چه هستیم، به کجا میرویم»، «مسیح زرد»، «روح نظارهگر»، «دو زن تاهیتایی» و «کی ازدواج خواهی کرد؟» هستند.
گوگن مدتی با ونسان ونگوک در آرل زندگی کرد، اما تنشهای شخصیتی بین آنها منجر به قطع رابطه شد. در جریان یکی از مشاجرهها، ونگوک گوش خود را برید.
او در زمان حیات چندان شناخته شده نبود و حتی در فقر و بیماری درگذشت؛ اما پس از مرگ، آثار و سبک منحصربهفردش توجه هنرمندان و منتقدان بسیاری را جلب کرد.