اسرار پنهان نقاشی های شیطانی داوینچی

لئوناردو داوینچی، نابغه بی‌نظیر دوران رنسانس، نه تنها یک نقاش ماهر، بلکه یک اندیشمند و فیلسوف فرهیخته بود که آثارش مرزهای هنر را درنوردیدند. رمز موفقیت نقاشی‌های داوینچی در آمیزش خارق‌العاده خلاقیت هنری، دانش علمی و تفکر فلسفی او نهفته است. با این حال، برخی از آثار او که به عنوان “نقاشی های شیطانی داوینچی” شناخته می‌شوند؛ به دلیل جزئیات مبهم و پیچیدگی‌های مفهومی، همچنان موضوع بحث و جدل در میان پژوهشگران و دوستداران هنر است.

آثار داوینچی جایگاهی والا در تاریخ هنر دارند و با بهره‌گیری از تکنیک‌های جدید، دقت نظر در جزئیات و نگاه ژرف به انسان و طبیعت، فصل تازه‌ای در تاریخ هنر گشودند. برخی از نقاشی‌های داوینچی نظیر مونالیزا و شام آخر، شاهکارهای هنری بی‌بدیل و گنجینه‌هایی از تاریخ و فرهنگ بشری محسوب می‌شوند. در این مقاله، به بررسی اسرار تابلوی شام آخر داوینچی، تصویر شیطان در این اثر و همچنین راز تابلوی مونالیزا نیز خواهیم پرداخت تا هنگام خرید تابلو نقاشی بتوانید انتخاب هوشمندانه ای داشته باشید.

در صورت تمایل می توانید پادکست مربوط به این مقاله رو گوش دهید :

اسرار تابلوی شام آخر

بی‌شک، بسیاری از شما با تابلو‌ی مشهور “شام آخر” آشنا هستید و درباره آن مطالبی شنیده‌اید، شاید حتی داستان خلق آن را نیز بدانید. با این حال، اسرار و حقایق جالب و کمتر شناخته‌شده‌ای درباره این اثر هنری وجود دارد که می‌تواند دیدگاه شما را نسبت به آن تغییر دهد. در ادامه، برخی از این نکات جالب را که باعث شده است تا این نقاشی در فهرست نقاشی های شیطانی داوینچی فهرست قرار بگیرد را با هم بررسی می‌کنیم تا درک بهتری از این شاهکار هنری پیدا کنیم.

 ۱. چهره مسیح بدون هاله

“شام آخر” یکی از مشهورترین و محبوب‌ترین صحنه‌های مذهبی است که بسیاری از هنرمندان بزرگ آن را به تصویر کشیده‌اند. با این حال، برخلاف هنرمندان پیشین، لئوناردو داوینچی برای نشان دادن قداست این صحنه، از هاله استفاده نکرد و چهره عیسی مسیح را به طور واقع‌گرایانه به تصویر کشید. به همین دلیل، بسیاری از تاریخ‌نگاران معتقدند که داوینچی به جای اعتقاد به خدای متعال، به طبیعت باور داشته است. از نظر او، خداوند در طبیعت تجلی می‌یابد و به همین دلیل، تمام شخصیت‌های نقاشی او چهره‌ای انسانی دارند و به همین علت هم برخی به گونه‌ای افراطی این اثر را از نقاشی های شیطانی داوینچی می‌دانند.

۲. آزمایش شکست خورده تابلوی شام آخر

همانطور که پیش‌تر اشاره شد، روش اجرای نقاشی دیواری شام آخر‌ توسط داوینچی با سایر هنرمندان هم‌عصرش متفاوت بود. در حالی که اغلب هنرمندان رنسانس نقاشی‌های دیواری خود را بر روی گچ تازه و مرطوب اجرا می‌کردند، داوینچی این اثر را بر روی گچ خشک کلیسای سانتا ماریا دله گراتزیا در میلان کشید. این تصمیم، اگرچه خلاقانه بود، اما به دلیل خشک بودن سطح دیوار، باعث شد رنگ‌ها به خوبی به دیوار نچسبند و در نتیجه، نقاشی خیلی زود شروع به تخریب شدن کند.

۳. نمک ریخته شده در این اثر نمادین است

بسیاری از پژوهشگران و تحلیل‌گران بر این باورند که بخش‌های زیادی از این نقاشی، حاوی نشانه‌های گوناگونی است. به عنوان نمونه، در کنار آرنج یهودا مقدار اندکی نمک پاشیده شده که درباره مفهوم آن، گمانه‌زنی‌های بسیاری شده است. با توجه به بررسی‌های انجام شده پیرامون این نماد، می‌توان گفت که نمک می‌تواند نشانه‌ای از بدیمنی، گمراهی از دین یا حتی رفتن عیسی مسیح از جهان باشد. همچنین کیسه پول در دستان یهودا، می‌تواند کنایه از دریافت پول توسط او برای خیانت به مسیح باشد.

۴. انتخاب غذای شام آخر برای عیسی مسیح

نظر بسیاری از پژوهشگران و تحلیل‌گران درباره انتخاب نوع غذای روی میز توسط داوینچی نیز محل مناقشه است و باعث شده است برخی آن را از نقاشی های شیطانی داوینچی بدانند. این که غذای روی میز عیسی مسیح در شام آخر شاه‌ماهی است یا مارماهی، بحث‌های بسیاری را به وجود آورده است. زیرا هر یک از این خوراکی‌ها، دارای مفهوم نمادین خاص خود هستند و با هم متفاوت‌اند.

به عنوان مثال، واژه مارماهی در ایتالیایی به معنی «آریگا» می‌باشد. کلمه‌ای شبیه به این کلمه نیز در زبان ایتالیایی وجود دارد که با نام «آرینگا» شناخته می‌شود و معنای القای اندیشه را می‌دهد. بااین‌حال، در گویش شمالی ایتالیا، کلمه شاه‌ماهی با نام «رنگا» شناخته می‌شود که به معنای کسی است که به دین پشت می‌کند. با توجه به این فرض، احتمالاً غذای روی میز باید شاه‌ماهی باشد، چرا که در نقاشی شام آخر یکی از حواریون مسیح، او را انکار می‌کند.

۵. پرسپکتیو تابلوی شام آخر مسیح

آنچه این اثر هنری را به شدت شگفت‌انگیز می‌سازد، عمق و ژرفای بی‌نظیر آن است. گویی نقاشی، بیننده را به دل این صحنه‌ی دراماتیک فرا می‌خواند. یکی از مهم‌ترین دلایل جذابیت و گیرایی تابلوی شام آخر، پرسپکتیو فوق‌العاده آن است که به صورت نقطه‌ای طراحی گردیده است. این قضیه موجب می‌شود صحنه بسیار پرهیجان‌تر به نظر رسد. داوینچی برای دستیابی به این صحنه دراماتیک، میخ کوچکی را به دیوار کوبید و سپس طنابی را به آن گره زد تا نشانه‌هایی را در تصویر ایجاد کند که زوایای نقاشی بهتر نمایان شوند.

۶. تابلوی شام آخر کاملاً توسط داوینچی کشیده نشده است

ممکن است برایتان جالب باشد که بدانید تابلوی مشهور شام آخر به طور کامل توسط داوینچی کشیده نشده است. در اواخر قرن بیستم، شخصی به نام پانین برامبیلا بارکیلون (Panin Brambilla Barcilon) و همکارانش، مسئولیت مرمت و بازسازی این اثر ارزشمند را بر عهده گرفتند. آن‌ها بخش‌های متعددی از نقاشی را، از جمله جزئیات بسیار ریز، نمونه‌های اتمی، بازتاب‌های نوری و لایه‌های مختلف رنگ، مورد بررسی قرار داده و مجدداً رنگ‌آمیزی کردند. البته آن‌ها نهایت تلاش خود را به کار بستند تا نسخه اصلی تابلو حفظ شود و بیشتر کارها روی همان اثر اصلی انجام شد. با این حال، بسیاری بر این باورند که تنها بخش کوچکی از نقاشی که امروزه مشاهده می‌کنیم، مستقیماً توسط داوینچی کشیده شده است.

۷. وجود سه نسخه کپی از نسخه اصلی شام آخر

سه تن از شاگردان برجسته لئوناردو داوینچی، از جمله شاگرد معروفش جامپیترینو (Giampietrino)، در آغاز قرن شانزدهم اقدام به کپی‌برداری از این اثر هنری که در آن زمان بسیار معروف بود؛ کردند. یکی از کامل‌ترین نسخه‌های تقلیدی این تابلو توسط جامپیترینو خلق شد که شباهت شگفت‌انگیزی به اثر اصلی دارد و هم اکنون در آکادمی سلطنتی هنر لندن نگهداری می‌شود. در این نسخه، از رنگ روغن بر روی بوم استفاده گردیده است.

نسخه کپی دیگری نیز توسط آندرئا سولاری کشیده شد که در حال حاضر در موزه لئوناردو داوینچی در بلژیک به نمایش گذاشته شده است. در نهایت، آخرین نسخه کپی‌برداری شده از تابلوی شام آخر نیز توسط چزاره دا سِستو کشیده شد و در حال حاضر در کلیسای سنت آمبروژو در سوئیس قرار دارد.

۸. تابلوی شام آخر مانند یک قطعه موسیقی است

جووانی ماریا پالا (Giovanni Maria Pala)، موسیقی‌دان برجسته ایتالیایی، ادعا می‌کند که داوینچی تعدادی از نت‌های موسیقی را به طور ماهرانه‌ای در دل نقاشی شام آخر جای داده است. در سال ۲۰۰۷، پالا با استخراج این نت‌ها، یک ملودی کوتاه ۴۰ ثانیه‌ای را اجرا کرد.

۹. نقاشی شام آخر مورد آسیب و سوء‌استفاده قرار گرفته است

با وجود اهمیت و شهرت فراوان تابلوی شام آخر در تاریخ هنر، این اثر ارزشمند همواره با بی‌مهری و آسیب مواجه بوده است. یکی از نمونه‌های بارز این بی‌مهری، ایجاد یک درب جدید در صومعه سانتاماریا ایتالیا در سال ۱۳۵۲ بود که منجر به تخریب بخشی از پای عیسی مسیح گردید.

در اواخر قرن هجدهم نیز سربازان ناپلئون بناپارت با تبدیل این مکان به اصطبل، آسیب‌های جبران‌ناپذیری به این اثر هنری وارد کردند. همچنین در طول جنگ جهانی دوم، بمباران‌های نازی‌ها دیوارهای اطراف نقاشی را ویران کرد. به همین دلیل، نسخه‌ای که امروزه از این تابلو مشاهده می‌کنیم، تفاوت‌های چشمگیری با اثر اصلی داوینچی دارد.

۱۰. نقاشی شام آخر پایان جهان را پیش‌بینی می‌کند

در سال ۲۰۱۰، سابرینا اسفورتزا گالیتزیا با کشف علائم ریاضی و نجومی پنهان در اثر هنری داوینچی، ادعایی عجیبی را مطرح کرد؛ او معتقد است که این علائم، پیامی رمزآلود از سوی داوینچی است که پایان جهان را در سال ۴۰۰۶ میلادی پیش‌بینی می‌کند.

۱۱. شام آخر بارها مورد مرمت قرار گرفت

تابلوی شام آخر، به عنوان یکی از یک شاهکار هنری در جهان، همواره مورد توجه بوده و تلاش‌هایی برای حفظ و احیای آن شده است. این شاهکار در طول تاریخ بارها مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته است. شماری از تلاش‌های انجام شده برای مرمت این نقاشی در سال‌های ۱۷۲۶، ۱۷۷۰، ۱۸۵۳، ۱۹۰۳، ۱۹۲۴، ۱۹۲۸ و ۱۹۷۸ انجام گرفته‌اند.

۱۲. مریم مجدلیه

یکی از عجیب‌ترین و بحث‌برانگیزترین نکات در تابلوی شام آخر، حضور مریم مجدلیه است که برخلاف دیگر حواریون، آرامش و وقاری عجیب دارد. او در مقابل حضرت مسیح نشسته و دست‌هایش را به شکلی متقارن بر روی میز قرار داده است. جالب‌تر آنکه لباس‌های او نیز با لباس‌های حضرت مسیح تقارن کامل دارد، گویی آینه‌ای از یکدیگرند! شیوه نشستن مریم مجدلیه و حضرت مسیح نیز به گونه‌ای است که دو حرف V و M انگلیسی را تشکیل می‌دهند. در زبان انگلیسی، حرف V نماد جنس مؤنث و M نماد کلمه Marriage به معنای ازدواج است. این تقارن‌ها و نمادها، بسیاری از پژوهشگران را به تعمق واداشته و تفسیرهای مختلفی را در پی داشته است و موجب شده گروهی آن را در زمره نقاشی های شیطانی داوینچی بدانند.

نقاشی های شیطانی داوینچی

تصویر شیطان در تابلو شام آخر

درصورتیکه برخی از تابلوهای داوینچی را که به نقاشی های شیطانی داوینچی معروف هستند را با عکسبرداری کنار هم قرار دهیم، با ترکیب آن‌ها چهره جدیدی پدیدار می‌شود که مستقیم به چشمان بیننده خیره گردیده است! همچنین، اگر تابلوی شام آخر را وارونه کنیم، متوجه خواهیم شد که داوینچی به طرز ماهرانه‌ای تصویر خودش را در گوشه‌ای از این اثر هنری جا داده است. اما نکته اعجاب‌آور و مرموز ماجرا در همین‌جا به پایان نمی‌رسد؛ زیرا درست در بالای تصویر مسیح، موجودی شیطانی با شاخ‌های عجیب پدیدار می‌شود.

برخی بر این باورند که این تنها یک اتفاق تصادفی است، اما عده‌ای دیگر معتقدند که جزئیات این تصویر آنقدر دقیق و حساب شده است که نمی‌توان آن را صرفاً یک اتفاق تلقی کرد. شیطان به تصویر کشیده شده در این تابلو، همچون دیگر شخصیت‌ها، دست‌هایش را بر روی میز قرار داده است.

راز تابلوی مونالیزا

یکی از جذاب‌ترین ویژگی‌های تابلوی مونالیزا، حالت چهره مرموز و لبخند مبهم و ملایم اوست. نگاه نرم و ملایم مونالیزا به گونه‌ای است که از هر زاویه‌ای به نظر می‌رسد مستقیم به بیننده خیره شده است. این حالت اعجاب‌انگیز، حاصل استفاده ماهرانه لئوناردو داوینچی از نور و سایه است. ژست دست‌های او که به آرامی روی هم قرار گرفته‌اند، حس آرامش و ظرافت را به کل اثر می‌بخشد.

در آثار هنری لئوناردو داوینچی، روابط ریاضی نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند. او بارها تأکید کرده است که درک ریاضیات برای درک آثارش ضروری است. یکی از مفاهیم مهمی که داوینچی به آن توجه ویژه‌ای داشته، نسبت طلایی است. این نسبت که در طبیعت نیز به وفور یافت می‌شود، در بسیاری از آثار هنری او، از جمله مونالیزا، به چشم می‌خورد. استفاده از مثلث طلایی در طراحی چهره مونالیزا، به این اثر تناسب و زیبایی خاصی بخشیده است. لئوناردو عموماً در کشیدن پرتره‌هایش از ساختار مثلثی استفاده می‌نمود.

در طول سالیان متمادی، افسانه‌ها و باورهای مختلفی درباره نقاشی مونالیزا شکل گرفته است. برخی معتقدند که این نقاشی نفرین شده است یا حاوی معانی شیطانی است و در شمار نقاشی های شیطانی داوینچی قرار دارد. این باورها اغلب ریشه در تفسیرهای شخصی و اغراق‌آمیز از لبخند مرموز مونالیزا و تاریخچه پرحاشیه این نقاشی دارند. با این حال، هیچ مدرک علمی یا تاریخی برای اثبات این ادعاها وجود ندارد.

کلام پایانی

لئوناردو داوینچی با کشیدن آثار هنری کم‌نظیر، استعداد خارق‌العاده خود را به جهانیان نشان داد. نقاشی‌های او، حاصل ارتباط عمیقی میان دانش، هنر و اندیشه فلسفی است و به عنوان میراثی گران‌بها برای نسل‌های آینده به شمار می‌رود. کشف رموز نهفته در آثار داوینچی، به ویژه آن‌هایی که حاوی نمادهای مرموز و پیچیده که به نقاشی های شیطانی داوینچی معروف هستند، همچنان محققان و هنردوستان را به خود مشغول کرده و موضوع بحث‌های جذاب و طولانی در حوزه هنر و تاریخ است.

امیدواریم این مطلب بتواند دیدگاه شما را نسبت به شاهکارهای لئوناردو داوینچی و دنیای اسرارآمیز او گسترش دهد. اگر اطلاعات ارائه شده در این مقاله برایتان مفید بوده است، خوشحال می‌شویم نظرات و دیدگاه‌های ارزشمند خود را در این زمینه در بخش نظرات بازگو کنید. اگر مایلید مجموعه‌ای از آثار هنری و نقاشی‌های هنرمندان گوناگون را مشاهده و به شکل آنلاین خریداری کنید، می‌توانید به بخش گالری محصولات هنری مجموعه جریان گالری مراجعه کرده و از میان آثار متنوع موجود، تابلوی مورد علاقه خود را سفارش دهید.

در صورتیکه علاقه مند به مطالب مربوط به نقاشی  هستید می توانید مقاله های زیر را مطالعه نمایید:

نقاشی های داوینچی – معرفی ۱۰ نقاشی معروف داوینچی

نحوه تشخیص نقاشی اصل از تقلبی

آشنایی با نقاشی های ونگوگ

سوالات متداول

۱. داوینچی چرا برخی از آثارش را «نقاشی های شیطانی» نامید؟

داوینچی خود این آثار را "نقاشی‌های شیطانی" ننامیده است. این اصطلاح توسط برخی پژوهشگران و منتقدان به دلیل جزئیات مبهم، پیچیدگی‌های مفهومی و تفسیرهای بحث‌برانگیز از برخی آثار او، به‌ویژه «شام آخر» و «مونالیزا»، به کار برده شده است. این نامگذاری بیشتر به جنبه‌های نمادین، مذهبی و حتی پیش‌بینی‌های منتسب به این نقاشی‌ها بازمی‌گردد که باعث شده‌اند دیدگاه‌های افراطی و گاه بحث‌برانگیزی درباره آنها شکل بگیرد.

۲. دلیل عدم استفاده از هاله نور در چهره مسیح در تابلوی «شام آخر» چیست؟

عدم استفاده از هاله نور در چهره مسیح در تابلوی «شام آخر» یکی از نکات بحث‌برانگیز و متفاوت در کار داوینچی است. برخلاف هنرمندان پیشین و معاصر خود که برای نشان دادن قداست شخصیت‌های مذهبی از هاله استفاده می‌کردند، داوینچی چهره عیسی مسیح را به طور واقع‌گرایانه و انسانی به تصویر کشید. بسیاری از تاریخ‌نگاران این را نشانه‌ای از باور داوینچی به تجلی خداوند در طبیعت می‌دانند. از نظر او، خداوند در طبیعت نمود پیدا می‌کند و بنابراین، تمام شخصیت‌های نقاشی او، از جمله مسیح، دارای چهره‌ای انسانی هستند. این رویکرد واقع‌گرایانه، باعث شده برخی به شکل افراطی این اثر را جزو «نقاشی‌های شیطانی داوینچی» بدانند.

۳. تابلوی «شام آخر» داوینچی چه پیش‌بینی‌ای درباره پایان جهان دارد؟

در سال ۲۰۱۰، سابرینا اسفورتزا گالیتزیا ادعا کرد که با کشف علائم ریاضی و نجومی پنهان در تابلوی «شام آخر» داوینچی، پیامی رمزآلود از سوی داوینچی کشف کرده است که پایان جهان را در سال ۴۰۰۶ میلادی پیش‌بینی می‌کند. این ادعا بر اساس تفسیر او از این علائم و نمادهای پنهان در اثر هنری داوینچی مطرح شده است.

۴. آیا «مونالیزا» نیز جزو «نقاشی‌های شیطانی داوینچی» محسوب می‌شود؟

برخی باورها و افسانه‌ها، تابلوی مونالیزا را نیز به دلیل لبخند مرموز و تاریخچه پرحاشیه آن، "نفرین شده" یا "حاوی معانی شیطانی" می‌دانند و آن را در شمار «نقاشی‌های شیطانی داوینچی» قرار می‌دهند. با این حال، مقاله تاکید می‌کند که هیچ مدرک علمی یا تاریخی برای اثبات این ادعاها وجود ندارد و این باورها اغلب ریشه در تفسیرهای شخصی و اغراق‌آمیز از ویژگی‌های خاص این نقاشی دارند. جذابیت اصلی مونالیزا در حالت چهره مرموز، لبخند مبهم و استفاده ماهرانه داوینچی از نور و سایه است که نگاهی عمیق و زنده به بیننده می‌بخشد.

۵. نسبت طلایی در آثار داوینچی، به ویژه «مونالیزا»، چه اهمیتی دارد؟

در آثار هنری لئوناردو داوینچی، روابط ریاضی و به ویژه نسبت طلایی نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند. داوینچی بارها تاکید کرده است که درک ریاضیات برای فهم آثارش ضروری است. او از نسبت طلایی، که به وفور در طبیعت نیز یافت می‌شود، در بسیاری از آثار خود از جمله مونالیزا بهره برده است. استفاده از مثلث طلایی در طراحی چهره مونالیزا، به این اثر تناسب و زیبایی خاصی بخشیده است. داوینچی عموماً در کشیدن پرتره‌هایش از ساختار مثلثی استفاده می‌کرد تا به ترکیب‌بندی تعادل و هماهنگی بیشتری ببخشد.

۶. آیا تابلوی «شام آخر» تماماً توسط خود داوینچی کشیده شده است؟

خیر، تابلوی مشهور «شام آخر» به طور کامل توسط داوینچی کشیده نشده است. این نقاشی به دلیل روش غیرمعمول اجرا بر روی گچ خشک و همچنین آسیب‌های فراوان در طول تاریخ، نیاز به مرمت‌های گسترده‌ای داشته است. در اواخر قرن بیستم، تیمی از مرمت‌گران به سرپرستی پانین برامبیلا بارکیلون مسئولیت بازسازی این اثر را بر عهده گرفتند. آنها بخش‌های متعددی از نقاشی را با بررسی دقیق جزئیات، نمونه‌های اتمی و لایه‌های رنگ، مجدداً رنگ‌آمیزی کردند. اگرچه تلاش شد که نسخه اصلی حفظ شود، اما بسیاری معتقدند که تنها بخش کوچکی از نقاشی که امروزه مشاهده می‌شود، مستقیماً توسط خود داوینچی کشیده شده است. همچنین سه نسخه کپی کامل نیز توسط شاگردان داوینچی از جمله جامپیترینو، آندرئا سولاری و چزاره دا سِستو از این اثر تهیه شده است.